سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حوران

خدایا! امشب خودم را کندم ازخودم وبی جسم وجان آمدم بسویت، تا بدوزی ام چون گلی به دامانت.........  " اگرچه خاری بیش نیستم درگلستان نگاهت"......... ای شیرین ترازعشق شیرینم! امشب تهی دستم، امشب بی تونیستم، به آهم برس، ای عزیزالوجود من! تاکی بنالم، تاکی بسوزم،.......... ای لطف بی کران من! امشب خیزان آمدم به کویت، امشب حیران آمدم به مویت،........ ای نازکش نازنین من! بنازم بنازت که امشب نعره زنان، جیغ کشان، گریه کنان آمدم به بالینت، تا درآغوش آرام توآرام گیرد دل طوفانی ام تا به ابد ، ای آرام جانم! ببین قطرات اشکم را که چگونه چون جوی باران به خاک پایت جاری می شوند، ببین سیلاب غمم را ، ببین سرخی چشمان خمارم را ، ببین صورت زرد خزانم را ، که چگونه درغم فراق تو پرپرمی شوند ذرات خاکستراین تن خاکستری ام........دیگرمانده ام که چگونه وبا چه واژه ای ترا نویسم؟! ای نوشته بی کلام من! ای کلام هرنوشته من! ای نوشته بی نوشته من! خود بگوی که چگونه زیبایی ترا توصیف کنم؟! با چه قالی منقوش ملموس ترا تفسیرکنم؟! ای تصویرتفسیرآیینه کلک بی جان من! مانده ام درتو .......کاش بمانم درتو،  "که ماندن درتو"، آروزی هرناکجا ماندن من است، بی همگان با توبودن من است،........ای ای ای ای که چه گویم ترا که هرلحظه تو " ای ِمنی " ، انتهای واژگان بی انتهای منی، انحنای خطوط بی منحنی منی، توعین خود منی ، تو مای منی ، توخود منی ، ای جان جان جانان من! چگونه به پایت بیوفتم؟! چگونه زلفان قشنگت را شانه زنم؟! که چون پروانه ای باشم ظریف به دوش نرمینه تو......" وهرلحظه با پرِوجودم نوازش کنم گل سرخ زلفان طلاگونت را ".........آه که چشمانم خسته شده، ازبس که درفراقت اشکبارنوشتم ، آتشبارسوختم، .......ای زیبای بی نظیرمن! دیگروقت آن نرسیده که پیش من بیایی، مرا ببخشی، دوستم داشته باشی، به خانه ات دعوتم کنی، در به رویم بازکنی، دستان خسته ام را به دستان ظریفت بفشانی، اشک زگونه های خسته ام پاک کنی، درآغوشت بگیری، به گریه های زار زارم آرامش دهی ، نوازشم کنی وبگویی که: عزیزم " من هم ترا دوست دارم " گریه مکن، گریه مکن، گریه مکن که من هم گریه ام می گیرد، ......... آه ای آه من!  دوست دارم، دوست دارم که درآغوشت گریه کنم وبیشترازهرلحظه دوستت داشته باشم وتومی گویی گریه نکم!!!، ای خنده گریه من! چون گریه هایم دوستت دارم دوستت دارم ............


خدایا ! آرام کی گردد دل طوفانی ام

روزگاران! مشکنید آیینه روحانی ام


ازالستم تا ابد برسردرِمیخانه ها

حک کنید ای عاشقان! این نام حورانی ام



ارسال شده در توسط حوران